درس های مدیریتی از یاران حلقه

سه گانه ارباب حلقه ها یکی از فیلم های مورد علاقه من در تمام دوران بوده است. بیشتر به این دلیل که یکی از موارد نادری بود که فیلم توانسته بود داستان را بهتر از آنچه من در ذهنم هنگام خواندن انجام داده بودم تجسم کند. درود بر پیتر جکسون

فقط در فکر چند تصمیم مدیریتی بودم که اخیرا شاهد آن بودم و فکر عجیبی به ذهنم خطور کرد. Fellowship of the Ring احتمالاً تنگ‌ترین شرکت کوچک و متوسط ​​(کوچک یا متوسط) است که من می‌شناسم. چند درس مدیریتی وجود دارد که می توانیم از آنها بیاموزیم.

اتحاد برای یک هدف

هابیت ها، کوتوله ها، الف ها، جادوگران و انسان ها با وجود تمام تفاوت هایشان در مهارت و عقیده، توانستند برای یک هدف مشترک همراه شوند. آنها در نقش هایی که به هر یک از آنها اختصاص داده شده بود، تفاوت داشتند، اما تحت رهبری گاندلف، برای رسیدن به هدف نهایی خود با هم متحد شدند. حضور یک مربی در شهر الروند تا حد زیادی به این امر کمک کرد.

احترام به همه

  • هابیت ها سرباز نبودند و همچنین به شجاعتشان معروف نبودند.
  • گیملی یک کوتوله بود که با وجود اینکه یک جنگجوی ماهر بود ممکن بود به دلیل قد کوتاهش گزینه اول هیچ تیمی نباشد.
  • گندالف بیش از حد باور پیر بود. بورومیر مستعد قدرت حلقه بود.
  • لگولاس محدودیت های خود را به دلیل تصورات قبلی اش از کوتوله ها داشت.
  • آراگون کسی بود که از پادشاهی خود فرار کرد.

با همه اینها، احترام متقابل بین آنها افزایش یافت. این اتفاق به دلیل قدر و قیمت برابری بود که در زمان تشکیل انجمن به آنها داده شد.

“نمایش” ادامه خواهد یافت

با وجود موانع و از دست دادن اعضای تیم، آنها متوقف نشدند یا از هدف نهایی منحرف نشدند.

همانطور که در دنیای شرکت ها می گویند – “آن طناب را بکش و ادامه بده”.

دقیقاً همان کاری که آنها انجام دادند، حتی زمانی که رهبر خود را از دست دادند.

دیگر اعضای تیم نقش خود را در تیم افزایش دادند و رهبران اصلی بدون اینکه به اقتدارشان خدشه ای وارد کنند، هدایت تیم را به عهده گرفتند.

رقابت سالم خوب است

لگولاس و گیملی مدام با هم اختلاف داشتند تا ثابت کنند چه کسی بهتر است.

این اتفاق از طریق یک روحیه رقابتی سالم و خوش اخلاق شکل می گرفت که به تیم کمک کرد تا به هدف نهایی برسد. هرگز به یکباره برای جلوگیری از درخشش طرف مقابل، موانعی ایجاد نمی شد.

این یک مسابقه مهارتی بود که در آن تیم پیروز بود.

رهبر آماده بود تا برای تیم از خود گذشتگی کند

زمانی که گاندولف تصمیم گرفت به تنهایی با بالروگ روبرو شود و جان خود را فدا کند، این کار را انجام داد تا مطمئن شود که تیمش از هم نمی پاشد تا بتوانند به آنچه که قصد انجام آن را داشتند برسند.

اتفاقی الهام بخش برای تیم، تا بیشتر از آنچه از آنها انتظار می رود انجام دهند. یک رهبر واقعی کسی است که نه تنها می تواند الگوی خوبی باشد، بلکه آماده از خود گذشتگی در زمان فرا رسیدن زمان خاص آن باشد.

Bullsh ** شما را به جایی نمی رساند

وقتی مسئولیت حمل انگشتر به فرودو واگذار شد، او فردی بود که کمترین رزومه و تجربه مناسب را برای این کار داشت. اشتیاق و نیت او دلیل اصلی این بود که این کار به او سپرده شد.

با وجود اعتبار کم او، کل یاران در کنار او ایستادند. اگر قرار بود این مسئولیت بر اساس تجربه و نفوذ خود ایجاد شود، گاندولف یا بورومیر انتخاب می شدند.

رهبر واقعی برای تیمش می جنگد

یک رهبر واقعی کنار نمی‌ایستد و تیمش را زیر تانک نمی فرستد تا از رئیس‌هایش امتیازات خاص بگیرد. این همان چیزی است که گاندولف نشان داد وقتی به مصاف سائورومن رفت، علیرغم اینکه احتمالات زیادی علیه او وجود داشت و تقریباً به قیمت جانش تمام شد.

 

بدون مدیریت میکرو

هر یک از اعضای تیم وظایف خود را می دانستند و به آنها سپرده شد که وظایف خود را بدون دخالت زیاد رهبری و مدیریت انجام دهند. نه گزارش وضعیت هر ساعت ارسال می شد و نه رهبری در تمام مکاتبات گنجانده می شد.

خلاصه ساده بود – کاری را که باید برای نشان دادن نتایج انجام دهید. فکر می کنید مری/پیپین و ساموایز/فردو چگونه توانستند به آنچه که به آنها سپرده شده بود برسند؟

بسیاری از شرکت ها می توانند از ارباب حلقه ها یاد بگیرند.

آیا شما جز یاران حلقه هستید؟؟

منبع

Responses

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Responses

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مديريت کسب و کار

مديريت کسب و کار (Managing)

هدايت و راهبرى کسب و کار هيچ زن و يا مردى در دنياى کسب و کار تنها نيست. در اين حيطه شما نيازمند کمک افراد

کسب و کار انلاین

پیش نیاز کسب و کار انلاین چیست؟

پیش نیاز کسب و کار انلاین به شدت متغیر و وابسته به نوع فعالیت،محصول یا خدماتی که ارائه می‌دهید است.با این حال، برخی از پیش

پنج اس (S) رهبری

پنج اس (S) رهبری

لارنس ام میلر درکتاب “از مدیریت تا رهبری” به پنج ابزار رهبری سازمان برای هدایت موثر سازمان اشاره می کند. این پنج ابزار یا روش