برف پا نخورده

برف پا نخورده

در حال صعود برمی‌گردی نفس نفس زنان به دور و برت نگاه می‌کنی. به خودت می‌گی باریک الله به خودم که این همه اومدم بالا. جز من کسی پاش به این بالاها نرسیده؛ بعد توی برف چند تا جای پا پیدا می‌کنی. آره، یه نفر قبل تو اونجا بوده.
چه به خدا ایمان بیاری، چه ازش نامید شی، چه به یه زن اعتقاد پیدا کنی، چه ازش دلسرد شی، چه تمام فلسفه‌ها رو نهی کنی، چه با دو تا زن همزمان زندگی کنی، چه خودت رو غرق زندگی دنیوی کنی، چه از این عالم بر حذر باشی، یا حتی اگه بری دکتر، بهت خبر بده که سرطان معده داری و چهار سال دیگه هم بیشتر دووم نمیاری… همه ی این حالت‌ها رو یه نفر قبل تو هم داشته. قبل تو هم یه نفر باور داشته، شک داشته، خندیده، گریه کرده، تو فکر که بوده دستش رو توی دماغش کرده، درست عین تو، همیشه یه نفر قبلا همه‌ی این کارا رو کرده.
به حال تو فرقی نمی‌کنه. می‌دونم. تو دفعه‌ی اولته. برای تو همه‌ی اینا مثِ برفِ پا نخوردس. اما برف پا نخورده وجود نداره!

کورت توخولسکی
بعضی ها هیچ وقت نمیفهمن

Responses

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Responses

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

الاغ پیر فرصت طلب

الاغ پیر فرصت طلب

الاغ پیر فرصت طلب: پیرکشاورز هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از تو چاه بیرون بیاورد. برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز

افسار شتر بر دم خر بستن

افسار شتر بر دم خر بستن 🐴

💥 نقل است ساربانی در آخر عمر خود، شترش را صدا می‌زند و به دلیل اذیت و آزاری که بر شترش روا داشته از او